مدیریت برای اغلب مدیران تازهکاری که مدت زیادی از مدیر شدنشان نمیگذرد فرآیندی مملو از آزمون و خطاست، بطوری که افراد، تازه پس از گذشت چند سال از دوران مدیریتشان، میآموزند چه کارهایی را باید انجام داد و از چه کارهایی باید خودداری کرد. آنچه در ادامه خواهد آمد مجموعهای از بایدها و نبایدهادر قلب فرمان هایی است که با جمعبندی اصول و پیشنهادهای مشترک برآمده از بررسی های کارشناسی در این زمینه شکل گرفته است .
فرمان اول: بهطور پیوسته با کارکنان ارتباط داشته باشید.در مورد توقعاتتان از آنها و نقاط قوت و ضعفشان با آنها سخن بگویید. این کار میتواند به اعتمادسازی بین شما و کارکنانتان کمک شایانی کند.
فرمان دوم: تفویض اختیار کنیدمدیران تازهکار به شدت محافظهکار هستند و دوست دارند تمام تصمیمات را خودشان بگیرند . مدیر نباید خود را درگیر مسائل جزئی و پیش پا افتاده کند. در صورتی که کارمندانتان خودشان تصمیمی را بگیرند، به بهترین شکل ممکن و با بیشترین تعهدپذیری آن را به مرحله اجرا درمیآورند.
فرمان سوم: خودتان و افرادتان را مسوولیتپذیر و پاسخگو نگه دارید.حتماً مسئولیتپذیری وپاسخگویی را به یکی از ارکان اصلی فرهنگ سازمانیتان تبدیل کنید و از پذیرش اشتباهاتتان در برابر زیردستان نهراسید.
فرمان چهارم: تیمسازی کنید و به پیشرفت اعضای تیم کمک کنید.حتماًبه کارکنانتان نشان دهید که به پیشرفت آنها علاقهمند هستید و فقط به فکر منافع خود نیستید.
فرمان پنجم: یک مربی یا مشاور برای خود بگیرید.هر چقدر هم در دوران دانشجویی یا کارمندی توانسته باشید اطلاعات فراوانی در زمینه مدیریت کسب کنید باز هم به یک یا چند راهنما و مشاور نیاز خواهید داشت تا به شما در مسیر دشوار مدیریت کمک کنند.
فرمان ششم: خود را درگیر مدیریت خرد و پرداختن به جزئیات نکنید.یکی از مهمترین عوامل منفور شدن مدیران نزد کارمندان، دخالتهای بیش از حد و بیمورد مدیران در تمام امور است. کارمندان و کارگران بهویژه آنهایی که باسابقه و باتجربهتر از بقیه هستند، به شدت نیازمند آزادی عمل هستند.
فرمان هفتم: با همه افرادتان به یک شکل رفتار نکنید.اگر چه اصل بر این است که مدیر همه کارکنانش را به یک چشم ببیند و با آنها عادلانه رفتار کند، اما این به آن معنا نیست که باید از یک الگوی رفتاری برای برخورد با تمام کارکنان استفاده کرد.
فرمان هشتم: به هیچ عنوان در اجرای تصمیمی که گرفتهاید تزلزل نشان ندهید.
بدترین چیز برای یک مدیر این است از تصمیمی که گرفته عقبنشینی کند . در این حالت اعتماد کارکنان نسبت به چنین مدیری کاملا سلب شده و بعدها نیز کارکنان به دستورات و تصمیمات چنین مدیر متزلزلی گردن نمیگذارند.
فرمان نهم: اینطور وانمود نکنید که همه چیز را میدانید.ارتکاب این اشتباه مهلک میتواند هر مدیری را از پا درآورد، زیرا دیر یا زود مشخص میشود چیزهای بسیاری وجود دارد که مدیر از آنها آگاهی ندارد و این یعنی دروغگو از آب درآمدن مدیر. این ادعای گزاف از سوی مدیر موجب میشود کارکنان دیگر نیازی نبینند که مدیر را در جریان واقعیتها قرار دهند، چراکه فکر میکنند او از آنها مطلع است.
فرمان دهم:سعی کنید به صورت مستمر مهارت رهبری خودرا ارتقادهید.رهبران افرادی هستند که کارِ درست را انجام میدهند؛ مدیران افرادی هستند که کارها را درست انجام میدهند. یک رهبر اثربخش، کسی است که موارد زیر را انجام میدهد:
تصویر الهام بخشی از آینده میسازد.
به افراد انگیزهی لازم جهت پیروی از این چشمانداز را میدهد.
تلاش میکند که چشمانداز، بهدرستی در ذهن افراد شکل بگیرد.
تیمی را ساخته و هدایت میکند که به شکل کارآمدتری به چشمانداز ترسیمی دست پیدا کند.